محرم 1396
من و آقا جونم ظهر عاشورا کلی دسته نگاه کردیم
تازه از خوردنیا هم نمیشد بگذرم
بعدشم رفتم خونه مادربزگ که اونجام مراسم بود و حسابی شیطونی کردم🙃
اینم که عکس پارسالمه نمیدونم چیشد یهو قاطیه عکس امسالم شد🙁
آخر شب مامانی شمع روشن کرد️
سبزه واسه مامانیمه قرمزه که وسطه واسه منه,آبیه هم واسه باباجونمه
خدا قبول کنه هر حاجتی داشتی مامانی🏻
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی