فرشته ی 850 گرمی بابا
عشقم،نفسم،آنیتای من،،،
آخرین سونوگرافی که رفته بودم خداروشکر همه چی روبه راه بود،تقریبا850گرم وزن داشتی،خیلی خوشگل بودی،تقریبا تونستم لباتو ،چشماتو،حتی قلب کوچیکتو ببینم،دستای نازت دیده میشد،
صدای قلبتو که شنیدم طبق معمول باز گریم گرفت ،خیلی حس قشنگیه،خیلی خوردنی شدی،هر لحظه که تکون میخوری از خوشحالی پرواز میکنم و عجلم واسه اومدنت بیشتر میشه،راستی بابا جون مهربون خیلی بیتابی میکنه،دوست داره زودتر بغلت بگیره باهات بازی کنه،
این بار باباجون تورو فرشته ی 850 گرمی خودم صدات میکنه و باهات حرف میزنه،
آنیتا،مامامی و باباجون بی صبرانه منتظر اومدنتیم،،زود بیا،،،زیاد منتظرمون نذار
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی